بعضی از حرف هام

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

  • ۲۴ بهمن ۰۳ ، ۱۷:۵۷ جنون

شاید مشکل از نوع ایمان من باشد

دوشنبه, ۱۴ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۴۵ ب.ظ

بله. شاید مشکل از نوع ایمان آوردن من باشد، البته که نمیتوان اسمش را ایمان گذاشت اما بهرحال بهتر است آنقدرها هم سخت نگیرم تا بتوانم بنویسم. به گمان خودت با کمی، واقعا کمی!، دانستن یا کمی احساس کردن دیگر با گذشته‌ات باید خیلی متفاوت باشی و توقعت از خودی که تا به امروز ساختی، آلوده آلوده و آلوده، خیلی زیاد است. بله. من خودم را در این مورد سرزنش نمی‌کنم. شکست نفسی را حداقل در این مورد اصلا دوست ندارم. دلم نمی‌خواهد از روی شک بگویم مطمئن نیستم که در مسیر قرار گرفته‌ام یا نه. یا بگویم چقدر کم می‌دانم. ترجیح میدهم در درونم بلند بلند بگویم که چقدر بیشتر و با کیفیت بهتری نسبت به قبل می‌دانم. چقدر بیشتر احساس می‌کنم و چقدر بیش از قبل طالب دانستنم.

اما صحبت از چیز دیگری بود. انگار چیزی در اعماق وجودم به اشتباه معنا شده و آن توکل است. انگار میخواهم باور کنم و ایمان بیاورم تا همه چیز ساده شود! ایمان که بیاوری همه چیز آرام‌تر می‌شود، با همه‌چیز کنار می‌آیی، دیگر در ارتباطاتت به سبب ایمان عمیقی که داری درگیر مشکلات سطحی نمی‌شوی، هیچ چیز تو را مضطرب نمی‌کند و همیشه به رضای او راضی هستی. گرفتار خطا نمی‌شوی و مثل یک عالم بزرگ و اندیشمند همه چیز را از بالا می‌بینی.

گوش بده. اینطور نیست. خودت هم زمان نوشتن فهمیدی. مثلا یادم هست به میم می‌گفتم تو که خدا را باور داری چرا انقدر مضطربی؟ چرا باید پیش روانشناس رفت؟ اما دقیقا اشتباه من همینجاست. از ایمان خام، نصفه و نیمه و به شدت ناقص خود توقع دارم همه چیز را حل کند! ایمانی که حتی هنوز این اسم برایش زود است.

ایمان نباید تو را متوهم کند. یا نباید به حسب ایمانت تنبل شوی. 

۰۲/۱۲/۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
NE ‌..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی